هـر آنکـه سخـن ناصحـان نشنیـد بر او آن رسـد کـه بـر محمود!
احمد مرادی فرماندار بندرعباس بخواند
با خود عهد کرده بودم در حوزهی اجتماعی و سیاسی کلمهای ننویسم اما ناگزیرم به نوشتن که بیتفاوت بودن را نتوانم تاب آوردن. پس با علم به اینکه اگر به یاد داشته باشید نیز کتمان خواهید کرد مینویسم اما با مشتی نمونهی خروار میآغازم که کتمانش ، نفی صداقت دیگرانی را لازم است که دشوار باشد و ناممکن.
سال 89؛
1. حسین گردین(باسیست) در محدودهی پاساژ طباطبایی و چهارراه فاطمیه مورد سرقت افرادی قرار میگیرد.
2. احسان رضایی (فیلمساز) در پارک آزادگان موبایل و کیف پول خود را با تمام محتویات به سارقان میدهد .
سال 90 ؛
1. چاقو میخورم ، تاندون دستم آسیب میبیند ، دو گوشی همراه ، کیف پول با تمام محتویات به انضمام دو کپسول ژلوفن که برای تسکین درد دندان همراه داشتم ، در محدودهی سه راه جهان بار از دست می دهم .
2. ابراهیم پشت کوهی( کارگردان تئاتر) در محدودهی میدان صادقیه ودر مواجهه با سارقین سختجانی میکند .گرچه لپ تاپش را از دست نداد اما از تیغههای پیاپی سرد درامان نماند.
3. محمدعلی آخوندی(رییس وقت نیروی انتظامی هرمزگان) : هرمزگان استان سوم کشور در شاخص احساس امنیت است( فارس- آخرین نشست خبری آخوندی در سال نود)
عکس مربوط به اتفاق سال90 است
احمدینژاد رفته اما پوپولیسم دست از سر ما بر نمیدارد . کتمان واقعیت در روز روشن مرا به یاد مصاحبه "محمد الصحاف" آخرین وزیر دفاع صدام میاندازد، آن زمان که آمریکا فرودگاه بغداد را گرفته بود و او در باند فرودگاهی قدم میزد و میگفت : همه آسوده بخوابید که شهر در امنوامان است .
در بندرعباس شش زن ربوده میشوند مورد تجاوز قرار میگیرند با شکنجههایی چون سوزاندن بدن با سیگار و شکستن استخوان دست و پا در نهایت به قتل میرسند. حال شما با همان سیاست نخ نما و تکیه بر دیوار فروریختهی حاشا این موارد را تکذیب میکنید که حداقل شخصن دو مورد را از نزدیک میشناختم . البته جای شکرش باقی است که به مواردی که تا پیشازاین کتمان میشد اذعان داشتهاید . اگر هدف این است که رعب و وحشت را بین شهروندان کاهش دهید این راهش نیست جناب فرماندار، که نه تنها این حرف ها برای مردم باور پذیر نیست بلکه تولید رعب و وحشتی دو چندان میکند . اگر از همان ابتدا اطلاعرسانی شده بود شهروندان بااحتیاط بیشتر میتوانستند جلوی بروز اتفاقات بعدی را بگیرند، شما را به بند دوم اصل سوم قانون اساسی ارجاع می دهم که آگاهی را یکی از حقوق مردم دانسته . البته کلمه امنیت فردی در هیچ کجای قانون اساسی موجود نیست اما برداشت از این مفهوم را بهکرات میتوان مشاهده کرد و آنچه ما در این سالیان دیدهایم نفی امنیت فردی و اجتماعی و به دنبال آن نفی قانون اساسی کشور بوده .
در پایان با تکیه بر اصل هشتم قانون اساسی شما را از کتمان واقعیت بر حذر میدارم و قرار گرفتن در کنار مردم که بهترین راه تسلای آنان است را پیشنهاد میکنم . باشد که اندیشه کنید.
جهانگیر سایانی
شهروند بندرعباس
اگه اون دو مورد هم عنوان میکردید خوب بود. اینجوری بازم من میگم شایعه است.
پیشتر هم گفته ام اگر معذوریت اخلاقی نبود ابایی از بردن نام نداشتم به هر روی شما مختارید برای هر نوع اندیشیدنی
چندروزه ساعت هفت و هشت مدارس دخترانه پر از اضطراب در بلبشو میگذرد..چون بچه ها ساعت 2 را ناامن می دانند برای رفتن به خانه در آن ظهر خلوت و داغ و آموزش پرورش هم با رد عدم امنیت موافق تعطیلی در ساعت 12نیست..
عملکرد مسئولین در مخفی نگاه داشتن اتفاقات اخیر و مواجهه ی یکباره ی مردم با آنچه اتفاق افتاده خود باعث تسری یافتن احساس نا امنی و رعب و وحشتی ست که این روزها گریبانگیر شهروندان بندرعباس شده. مگر می شود به واسطه ی پوشاندن تمام روزنه های عبور نور و خاموش کردن چراغ ها روز را کتمان کرد ؟!!
خورشید را گذاشته می خواهد با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد کند
که شب هنوز از نیمه نیز بر نگذشته است
توفان خنده ها
( باچشم ها - احمد شاملو )